الالامها (LLMs) یا همان مدلهای هوش مصنوعی مثل چتجیپیتی یا گراک که میتوان با آنها مثل یک انسان صحبت کرد، نقطه عطفی در دنیای هوش مصنوعی بودند. به لطف این تکنولوژیها یک موقعیت شغلی تازه بهوجود آمده است به نام مهندسی پرامپت. به طور کلی فرآیند کاری این حوزه بدین شکل است که: باید یک پرامپت (یک دستور برای هوش مصنوعی) بنویسید تا مدل بتواند پاسخهایی کاملاً منطبق با خواستهتان تولید کند.
اگر دوست دارید با این حوزه و مسیر ورود به آن آشنا شوید، همراهمان باشید.
مهندسی پرامپت چیست؟
برای درک این فناوری نوظهور، میخواهیم با یک مثال شروع کنیم:
فرض کنید میخواهید از دوستِ فیلمبازتـان پیشنهاد یک فیلم سینمایی خوب بگیرید. اگر بپرسید:
«یه فیلم بگو میخوام ببینم، خوب باشه دیگه!»
او هم یکی دو مورد از فیلمهای موردعلاقه خودش را پیشنهاد میدهد؛ فیلمهایی که شاید اصلاً نزدیک به حالوهوای شما نباشند.
اما زمانی که دقیقتر سؤال میپرسید، نتیجه کاملاً فرق میکند:
«یه فیلم هیجانی میخوام؛ چیزی که داستانش حول یک ماجرای معمایی بچرخه و برای یک دورهمی آخر هفته با دوستام مناسب باشه. هم بخندیم، هم کمی هیجان تجربه کنیم. چی معرفی میکنی؟»
کدام سؤال احتمال بیشتری دارد شما را به انتخاب مطلوب برساند؟
طبیعی است دومی.
همین اتفاق در ارتباط با الالامها هم رخ میدهد. وقتی سؤال دقیق و درست مطرح شود، خروجی بسیار نزدیکتر به انتظار است. بنابراین میتوان گفت:
مهندسی پرامپت یعنی «طراحی دستورهایی که مدل را به سمت نتیجه دلخواه هدایت کند».
برای انجام این کار لازم است هم ذهن اصطلاحاً زبانشناسانه داشته باشید، هم بتوانید از زاویه تجربه کاربری و منطق، خواستهتان را شفاف کنید، و هم شناخت نسبی از مدلی که با آن کار میکنید داشته باشید.
یک پرامپت استاندارد از چهار جزء اصلی تشکیل میشود:
|
مؤلفه |
توضیح |
|
دستور (Instruction) |
کار اصلی که مدل باید انجام دهد. |
|
زمینه (Context) |
اطلاعات لازم برای هدایت مدل. |
|
ورودی (Input) |
دادههایی که باید پردازش شوند. |
|
شاخص خروجی (Output Indicator) |
فرمت، لحن یا سبک مورد انتظار. |

چرا مهندسی پرامپت مهم است؟
مهندسی پرامپت اصل اول در ارتباط انسان با ماشین است. هرچقدر دستور دقیقتر باشد، خروجی قابلاعتمادتر خواهد بود. برای کاربران معمولی، این مهارت به این معنی است که جوابهایی روشن، کمخطا و کاربردی میگیرند و در کارهای روزمره مثل از تولید محتوا وقت زیادی ذخیره میکنند.
اما اینها فقط مزایای سطح کاربری هستند. در لایههای تخصصیتر، مهندسی پرامپت جایگاه مهمتری پیدا میکند.
مزایا برای توسعهدهندگان:
- کنترل دقیقتر بر رفتار مدل
- کاهش خطاهای متنی و محتوایی
- ایجاد تجربه کاربری پایدار و قابل پیشبینی
مزایا برای کسبوکارها:
- تولید محتوا در مقیاس بالا با کیفیت ثابت
- کاهش هزینهها و سادهتر شدن فرایندهای عملیاتی
- افزایش بهرهوری تیمها و امکان اجرای اتوماسیون هوشمند
درآمد: طبق گزارشهای مارکت جهانی، درآمد سالانه این شغل بین ۵۰ تا ۲۰۰ هزار دلار متغیر است و روند رشد آن صعودی است.
پایههای ساخت یک پرامپت قوی
طراحی یک پرامپت حرفهای با چهار سؤال آغاز میشود:
- هدف چیست؟ (توضیح، تولید، تحلیل، خلاصهسازی، ترجمه و …)
- کاربر نهایی کیست؟
- سطح جزئیات چقدر باشد؟
- خروجی در چه قالبی تولید شود؟
این فرایند چرخهای تکرارشونده است:
- نوشتن نسخه اولیه
- آزمایش روی مدل
- ارزیابی خروجی
- اصلاح و بهبود
در پروژههای حرفهای، این چرخه بارها تکرار میشود تا پرامپت به نسخه قابل اعتماد برسد.

تکنیکهای مهندسی پرامپت را بشناسید!
پرامپتنویسی یک تکنیک واحد ندارد که با یادگیری فرمول آن بتوانید در این حوزه متخصص شوید. چون این حوزه تازه است، هر روز روشهای جدیدی برای آن معرفی میشود. ولی چند تکنیک پایه و چند روش پیشرفته وجود دارد که امتحان خود را پس دادهاند و نقطه شروع مطمئنی برای یادگیری هستند.
روشهای پایه برای شروع طراحی پرامپت
از روشهای زیر میتوانید برای شروع پرامپتنویسی حرفهای کمک بگیرید:
1. نقشآفرینی (Role-Playing)
در این روش به مدل یک نقش دقیق میدهید تا رفتارش همانطور تنظیم شود.
مثلاً: «مثل یک تحلیلگر اقتصادی به این گزارش نگاه کن و بخشهای قابلبهبودش را بگو.»
2. تصفیه تکراری (Iterative Refinement)
ابتدا یک نسخه ساده از پرامپت مینویسید، خروجی را میبینید، ایرادها را مشخص میکنید و دوباره نسخه بعدی را مینویسید. این رفتوبرگشت، پرامپت را دقیقتر میکند.
3. پرسشهای هدایتشده
بهجای اینکه یک کار بزرگ را در یک جمله از مدل بخواهید، آن را به چند مرحله کوچکتر تبدیل میکنید تا مدل قدمبهقدم پیش برود.
روشهای پیشرفته برای دقت، کنترل و استدلال بهتر
علاوه بر روشهای بالا، تکنیکهای پیشرفتهای هم وجود دارند که برای کاربران باتجربه مناسب هستند:
۱. دستور بدون نمونه (Zero-Shot Prompting)
یک دستور کامل مینویسید بدون اینکه نمونهای به مدل نشان دهید.
«یک خلاصه چهار جملهای از این متن بده، طوری که برای دانشآموز سال دهم قابل فهم باشد.»
۲. دستور با چند نمونه (Few-Shot Prompting)
قبل از درخواست اصلی، چند نمونه ورودی و خروجی شبیه به کاری که میخواهید انجام شود ارائه میکنید. بدین شکل مدل با دیدن نمونهها، سبک و انتظار شما را بهتر درک میکند.
«نمونه ۱: توضیح ساده درباره فوتوسنتز در دو جمله.
نمونه ۲: توضیح ساده درباره میتوکندری در دو جمله.
حالا همین سبک را برای انتقال اکسیژن در خون اجرا کن.»
۳. زنجیره استدلال (Chain of Thought – CoT)
از مدل میخواهید هنگام پاسخ دادن، مراحل فکر کردنش را توضیح بدهد. این روش در کارهایی که نیاز به منطق، تحلیل یا محاسبه دارند، نتیجه را قابلاعتمادتر میکند.
«این مسئله ریاضی را حل کن و مراحل فکر کردنت را هم مختصر توضیح بده: …»
۴. درخت استدلال (Tree of Thought – ToT)
بهجای دنبال کردن یک مسیر، از مدل میخواهید چند مسیر احتمالی را بررسی کند و بهترین را انتخاب کند.
«برای طراحی یک عنوان مقاله، سه مسیر فکری مختلف پیشنهاد بده (مثلاً زاویه آموزشی، زاویه تجربی، زاویه طنز)، هر کدام را یکبار توسعه بده و در پایان بگو کدام مسیر بهتر است و چرا.»
۵. تولید دانش مقدماتی (Generated Knowledge Prompting)
ابتدا از مدل میخواهید اطلاعات پایه یا پیشنیاز یک موضوع را تولید کند، سپس همان اطلاعات را ورودی کار اصلی قرار میدهید.
«اول نکات کلیدی درباره تأثیر قهوه بر تمرکز را فهرست کن.
بعد براساس همین نکات یک پاراگراف علمی کوتاه بنویس.»
۶. اصلاح توسط مدل (Self-Refine Prompting)
به مدل اجازه میدهید پاسخ خودش را تحلیل کند، ایرادها را پیدا کند و نسخه بهتری ارائه دهد. به این شکل یک چرخه خوداصلاحی ایجاد میشود.
«این توضیح را نوشتی. حالا خودت نقدش کن، ایرادهایش را بگو و نسخه بهتری ارائه بده.»
اصول طلایی در طراحی پرامپت: نکاتی که کیفیت خروجی را چند برابر میکند
در پرامپتنویسی اگر به چند اصل ساده توجه کنید، کیفیت خروجی دو تا سه برابر بهتر میشود:
- وضوح و شفافیت در دستور
- تعریف دقیق فرمت خروجی
- استفاده از زمینه کافی
- حفظ تعادل میان سادگی و جزئیات
- آزمایش مداوم
- استفاده از کلمات کلیدی مرتبط
- پرهیز از ابهام و عبارتهای دوپهلو
دو نمونه پرامپت را در ادامه مرور میکنیم که یکی به طور کلی نوشته شده و دیگری با رعایت اصول بالا نوشته شده است:
پرامپت خرید کفش کلی:
«راهنمای خرید کفش بده.»
پرامپت خرید کفش حرفهای:
«برای یک جوان ۲۵ساله که میخواهد برای باشگاهرفتن کفش ورزشی سبک و بادوام بخرد، یک راهنمای خرید سهبندی بنویس. اول معیارهای مهم را توضیح بده، بعد چند نمونه مدل مناسب در بازار ایران معرفی کن، و در پایان بگو برای افراد سنگینوزن چه نکاتی اهمیت بیشتری دارد.»

کاربردهای پرامپتنویسی در حوزههای مختلف چیست؟
مهندسی پرامپت امروز در صنایع مختلفی استفاده می شود. مثل:
- تولید محتوا
- تولید مقاله، توضیحات محصول، اسکریپت ویدیو
- ایدهپردازی خلاق برای شبکههای اجتماعی
- پشتیبانی مشتری
- ساخت چتباتهای دقیق و پاسخگو
- تحلیل پیامهای مشتریان
- توسعه نرمافزار
- نوشتن کد
- دیباگ
- تولید مستندات
- تحلیل داده و تصمیمسازی
- خلاصهسازی گزارشها
- استخراج دادههای مهم از فایلهای حجیم
- پزشکی، حقوق، مالی
- ارائه توضیحات تخصصی با رعایت ملاحظات اخلاقی و عدم اتکا کامل به مدل.
مسیر شغلی مهندس پرامپت
اگر هیچ آشنایی با این حوزه نداشته باشید، این قسمت را با دقت مطالعه کنید.
۱) از همین امروز تمرین کنید واضح بنویسید
هر خواسته را به هدف، زاویه دید، سطح جزئیات و قالب خروجی تبدیل کنید.
مثال: بهجای «یه متن بده»، بنویسید «چهار جمله برای دانشجوی سال اول درباره شبکه عصبی، با مثال ساده».
۲) تکنیکهای پایه را یاد بگیرید و روی خروجیها کنترل بسازید
نقش بدهید: «بهعنوان کارشناس محتوا، متن را بازنویسی کن».
نسخهسازی کنید: یک خروجی بگیرید، اصلاح کنید، دوباره تست کنید.
کار بزرگ را خرد کنید: یک سؤال سنگین را در چند مرحله بپرسید.
۳) کمکم سراغ روشهای پیشرفته بروید
زنجیرهفکر بخواهید تا مدل مرحلهبهمرحله توضیح بدهد.
چند نمونه ورودی–خروجی بسازید تا مدل از الگو پیروی کند.
مسیرهای مختلف ایجاد کنید و از مدل بخواهید بهترین مسیر را جمعبندی کند.
۴) کمی دانش فنی اضافه کنید
حداقل با پایتون و API آشنا شوید تا بتوانید پرامپتها را در پروژه واقعی تست و نسخهبندی کنید.
مفاهیم پایه مدلهای زبانی و محدودیتهایشان را یاد بگیرید تا بهتر طراحی کنید.
۵) مهارتها را به نقشهای کاری تبدیل کنید
الگوهای تولید محتوا طراحی کنید،
برای تیمها دستورالعمل بسازید،
خروجیها را ارزیابی و اصلاح کنید،
و برای پروژههای واقعی چتبات، محتوا یا ابزارهای خودکار پرامپتهای پایدار بسازید.
چالشهای اخلاقی و مسیر آینده
اخلاق همیشه در کنار فناوری حرکت کرده و در حوزه مدلهای زبانی هم همینطور است. موضوعاتی مثل حریم خصوصی و جلوگیری از استفاده نادرست همیشه مورد توجه بودهاند و یکی از بحثهای اصلی همین است که مدل تا چه حد باید دادهمحور باشد و چهچیزهایی نباید تولید کند.
در آینده نیز این انتظارات به حقیقت میپیوندند:
- مدلهایی با درک بهتر زمینه
- پرامپتهای چندوجهی (متن، تصویر، صوت)
- سیستمهایی که پرامپت را بهطور خودکار بهینه میکنند
- ادغام عمیق مهندسی پرامپت با حوزههای تخصصی مثل پزشکی و حقوق

نتیجهگیری
مهندسی پرامپت یکی از تازهترین مسیرهای شغلی جهان است و با رشد مدلهای زبانی بزرگ وارد زندگی حرفهای بسیاری از کسبوکارها شده. در این مهارت، فرد یاد میگیرد چطور دستور دقیق و ساختارمند بدهد تا مدل بهترین نتیجه را ارائه کند. این حوزه روی اتوماسیون، تولید محتوا، توسعه نرمافزار و حتی کارهای روزمره کاربران عادی تأثیر گذاشته و هر روز گستردهتر میشود.
سؤالات متداول (FAQ)
1. مهندسی پرامپت برای چه کسانی مناسب است؟
برای تولیدکنندگان محتوا، برنامهنویسان، تحلیلگران، مدیران محصول، بازاریابها و هر کسی که با هوش مصنوعی کار میکند.
2. آیا یادگیری مهندسی پرامپت نیاز به تخصص برنامهنویسی دارد؟
نه، اما آشنایی با مفاهیم هوش مصنوعی و NLP میتواند فرآیند یادگیری را سادهتر کند.
3. چقدر طول میکشد تا یک فرد مهندسی پرامپت را یاد بگیرد؟
با تمرین مستمر، ۲ تا ۴ هفته برای یادگیری اصول پایه کافی است.
4. آیا ابزارهای کمکی برای مهندسی پرامپت وجود دارد؟
بله، ابزارهایی مانند PromptPerfect، GPT Tools و Playgroundها برای تست و بهینهسازی پرامپتها استفاده میشوند.
5. آیا مهندسی پرامپت شغلی آیندهدار است؟
کاملاً. با گسترش هوش مصنوعی، این مهارت یکی از تخصصهای پرتقاضای جهانی محسوب میشود.